علامت ایران ایرانی مسابقه قالیباف انتخابات

علامت: ایران ایرانی مسابقه قالیباف انتخابات ایرانیان حسن روحانی ریاست جمهوری محمدباقر قالیباف نامزد ریاست جمهوری انتخابات ریاست جمهوری

  • خرید کتاب از گوگل
  • چاپ کتاب PDF
  • خرید کتاب از آمازون
  • خرید کتاب زبان اصلی
  • دانلود کتاب خارجی
  • دانلود کتاب لاتین
  • توجه: در صورتی که فایل دارای ایراد است یا حقوق نویسنده رعایت نشده با ما تماس بگیرید

    گت بلاگز اخبار اجتماعی اهالی این روستای ساسانی همگی دکتر هستند!

    «دهکده پزشکان» نامی است که به روستای طراران یا دلارام داده‌اند. روستایی در 6 کیلومتری تفرش که از 200 خانوار آن 175 دکتر بیرون آمده.

    اهالی این روستای ساسانی همگی دکتر هستند!

    اهالی این روستای ساسانی همگی دکتر هستند!

    عبارات مهم : ایران

    «دهکده پزشکان» نامی است که به روستای طراران یا دلارام داده اند. روستایی در 6 کیلومتری تفرش که از 200 خانوار آن 175 دکتر بیرون آمده.

    به گزارش ایران؛شاید جهت شما هم سؤال باشد که چطور این تعداد دکتر از این دِه به جامعه پزشکان پیوسته هست. یکی از اهالی می گوید: «بچه که بودیم جیب ما پر از گردو و بادام بود و مثل نقل و نبات بادام و گردو می خوردیم آن موقع که مثل الآن نبود که همه چیپس و پفک بخورند!» ولی این جمله تنها گوشه ای از پاسخ هست. با ما به روستای پزشکان بیایید تا شاید پاسخ این پرسش را پیدا کنیم.

    روی تابلوی کنار خیابان نوشته شده است روستای دلارام (دهکده پزشکان) محور پروفسور اردشیر قوام زاده پدر پیوند مغز استخوان ایران. وارد قاب سبز دِه می شویم؛ درختان تناور بادام و گردو مثل طاقی سبز بزرگراه را پوشانده و صدای ترد برخورد باد با برگ درختان تنها صدایی است که به گوش می رسد.

    اهالی این روستای ساسانی همگی دکتر هستند!

    روستا خلوت هست. مردی با لباس راحتی از منزل بیرون می آید و با دیدن ما که غریبه هستیم سلامی گرم می کند. محمد پارسا از اهالی دِه سال هاست که در پایتخت کشور عزیزمان ایران زندگی می کند و آنطور که خودش می گوید جهت تعطیلات تابستانی به دِه آمده. از او علت خلوت بودن دِه را می پرسم، می گوید:«اینجا دیگر مثل سابق نیست. همه یا پایتخت کشور عزیزمان ایران و اراک هستند یا رفته اند خارج از کشور. ولی در تعطیلات و اعیاد و مراسم خوش حالی ها یا مراسم ختم حسابی شلوغ می شود و انگار همه برمی گردند. آنقدر شلوغ می شود که جای پارک در محل پیدا نمی کنی.» زهرا گنجعلی دهیار طراران هم می گوید زیاد پزشکان از دِه رفته اند خارج از کشور یا اراک و تهران: «الان تنها 40 خانوار ساکن ثابت در دِه زندگی می کنند و فقط در ایام تعطیل دِه شلوغ می شود.»

    با پارسا در محل قدم می زنیم و او ما را به دیدن منزل پروفسور اردشیر قوام زاده می برد. منزل سفید رنگ و بلند بالایی که یک سروگردن از باقی منزل ها بلندتر هست. آنطور که پارسا می گوید قرار است این منزل در آینده تبدیل به مکانی جهت گردشگران شود:«قوام زاده ها در گذشته خان بودند و وضع مالی خوبی داشتند و جهت درس خواندن و سواد ارزش خاصی قائل بودند نمونه اش هم پروفسور اردشیر قوام زاده که پدر پیوند مغزاستخوان هست. کلاً اینجا از قدیم درس خواندن ارج و قرب خاصی داشته. الآن هم ماشالله همه دکتر و مهندس هستند و اصلاً بیسواد نداریم.»

    «دهکده پزشکان» نامی است که به روستای طراران یا دلارام داده‌اند. روستایی در 6 کیلومتری تفرش که از 200 خانوار آن 175 دکتر بیرون آمده.

    با محمد پارسا به هشتی روبه روی تکیه محل می رویم. آبی زلال و خنک به حوضچه سنگی می ریزد. آبی گوارا که از چشمه های پای کوه می آید. شاید این آب یکی از دلایل دکتر پرور بودن این روستاست.

    دکتر مهستی کریمی زند یکی از پزشکانی است که اصالتی طرارانی دارد و متخصص بیماری های داخلی هست. او که با وصیت پدرش نزدیک 16 سال در بیمارستان تفرش کار کرده و حالا ساکن پایتخت کشور عزیزمان ایران هست، می گوید: «زمانی تحصیل را شروع کردم که ابتدای جنگ بود و من تصمیم گرفتم پزشکی بخوانم. می خواستم از این طریق به مردم کمک کنم. شاید همین روحیه کمک به همنوع و تأثیر گذار بودن علت این تعداد بالای دکتر در طراران باشد.»

    کریمی زند از اقوامش می گوید که یکی از آنها پروفسور پارسا پیشکسوت دانش گیاه شناسی نوین کشور عزیزمان ایران است و دیگری دایی پدرش دکتر شب افروز جزو نخستین دندانپزشکان کشور عزیزمان ایران و پایه گذار بخش دندانپزشکی دانشگاه تهران. هنگامی که کریمی زند حرف می زند فکر می کنم با این همه دکتر تراز اول در خانواده انگار راهی جز دکتر شدن نداشته: «شاید علاقه باشد شاید هم استعدادی خاص ولی آن منطقه کلاً به تحصیل بسیار اهمیت می دادند و حتی پدر بزرگ و مادربزرگ من باسواد بودند.»

    اهالی این روستای ساسانی همگی دکتر هستند!

    از دِه به سمت باغات و درخت گردوی هزار و 500 ساله معروف به درخت انوشیروان می رویم. در راه عباس پارسا را می بینیم. مردی جا افتاده و خوش صحبت که از بد سرنوشت دکتر نشد. او که خود را پسر عمه پروفسور قوام زاده معرفی می کند، از روزگاری می گوید که به قصد دکتر شدن به ایتالیا رفت: «وقتی برگشتیم اول انقلاب بود و من دیگر نتوانستم به ایتالیا برگردم ماندیم اینجا و افتادیم به کار و بعد ازدواج و…»

    او در مورد علت دکتر خیزی دِه می گوید: «بالاخره یکسری چیزها ارثی است یکسری چیزا هم دیدنی هست. مردم به همدیگر نگاه می کردند و می دیدند همه درس می خوانند و آنها هم می رفتند دنبال درس خواندن. البته نباید از تأثیر گردو و بادام هم غافل ماند. فرزند که بودیم جیب ما پر از گردو و بادام بود و مثل نقل و نبات بادام و گردو می خوردیم. آنوقت ها خبری از چیپس و پفک نبود. ولی متأسفانه درخت های گردوی ما در حال خشک شدن هستند و همان درخت معروف هم دیگر مثل سال های پیش بار ندارد.»

    «دهکده پزشکان» نامی است که به روستای طراران یا دلارام داده‌اند. روستایی در 6 کیلومتری تفرش که از 200 خانوار آن 175 دکتر بیرون آمده.

    محمدحسین پارسا دکترای اقتصاد دارد و در امریکا زندگی می کند و به تازگی به کشور عزیزمان ایران آمده. او برادر عطاء الله پارسا دکتر داروساز و قدرت الله پارسا پروفسور رادیولوژی است که هر دو برادر با خانواده خارج از کشور زندگی می کنند. او جهت ما از برادرزاده هایش می گوید که همگی در رشته های متفاوت دکتر شده است اند: «بیشترین پزشکان دِه از خانواده پارسا هستند. عیسی خان پارسا و قوام زاده از بزرگترین شخصیت های این دِه هستند و چون وضع مالی خوبی داشتند فرزندان را جهت تحصیل تشویق می کردند و آنها را به پایتخت کشور عزیزمان ایران یا کشورهای خارجی می فرستادند.»

    او به تعداد زیادی از شخصیت های برجسته علمی و سیاسی تفرش مثل دکتر حسابی اشاره می کند و این که هر لحظه الگوهای زیادی جهت پیشرفت در منطقه وجود داشته: «پدربزرگ من ملاحسین در وقت رضاشاه که هیچ کس سواد نداشت در دِه مکتب داشت و از دهات متفاوت به روستای ما می آمدند که در مکتب درس بخوانند.»

    اهالی این روستای ساسانی همگی دکتر هستند!

    نزدیک درخت هزار و 500 ساله مردی مسن با کلاهی لبه دار و عینک آفتابی مشغول قدم زدن هست. او محمد پارسا دریادار بازنشسته است که هنوز هم عاشق روستایی است که از 6 ابتدایی به بعد ترکش کرده. با خنده می گوید: «چون اهل ریاضیات بودم دکتر نشدم!» پارسا از روزهایی می گوید که درختان گردوی زیادی در محل بود. درختانی با ارتفاع 20 تا 30 متر: «به نظر خودم علت استعداد اهالی همان گردوهاست. خودم از چند سال پیش هر روز با صبحانه یک مشت گردو می خورم.»

    انتهای بزرگراه به درخت گردوی افسانه ای طراران می رسیم. درختی که محلی ها می گویند انوشیروان پادشاه ساسانی آن را کاشته. ولی فارغ از این داستان ها دیدن درختی به این قطر و ارتفاع و هفت شاخه تنومندش که هرکدام به اندازه یک درخت قطر دارند، به جای خود تجربه ای جادویی هست. چند گردو از درخت می چینم در سکوت زیر درخت مشغول خوردن می شوم. با مزه گس گردو زیر زبانم به مردم دِه فکر می کنم. واقعاً در طبیعتی به این قشنگی و این همه خوراکی تازه و طبیعی و آن همه علاقه به تحصیل، آیا نباید همه فرزند ها دکتر و مهندس و دریادار شوند؟

    واژه های کلیدی: ایران | پزشکان | دندانپزشکان | اخبار اجتماعی


    دانلود


    دانلود فایل ها

    نویسنده : blogzz

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • دانلود رایگان کتاب از آمازون
  • تکست بوک
  • خرید کتاب انگلیسی
  • خرید کیندل آمازون
  • کتاب زبان اصلی
  • خرید کتاب زبان اصلی دانشگاهی
  • باکس کتاب
  • مانگا زبان اصلی
  • قیمت چاپ کتاب PDF
  • چاپ مانگا
  • رفتن به نوار ابزار